اسرار نیایش در تشیع (1)


 

نويسنده:محسن براتی
منبع : اختصاصي راسخون



 
چکیده
اگر بندگانم کنندت سوال
تو از استجابت از آن ذوالجلال
به آن ها بگو دست ایزد قریب
مبادا خورید از شیاطین فریب
اگر خود نماید مرا کس خطاب
دعای او را می کنم مستجاب ...( مجد، امید، ترجمه منظوم قرآن مجید، « بقره/186»، ص 28).باتوجه به ضرورت بحث از موضوع مهم و مورد ابتلای اکثریت قریب به اتفاق افراد و با توجه به اهمیتی که درباره آن در روایت های مختلف از جمله : امام صادق (عليه السلام)می فرمایند :«عَلَيكُم بِالدُّعاءِ ، فَإِنَّكُم لاتَقَرَّبونَ إِلَى اللّه بِمِثلِهِ ، وَلا تَترُكوا صَغيرَةً لِصِغَرِها أَن تَدعُوا بِها ، إِنَّ صاحِبَ الصِّغارِ هُوَ صاحِبُ الكِبارِ؛شما را سفارش مى كنم به دعا كردن، زيرا با هيچ چيز به مانند دعا به خدا نزديك نمى شويد و دعا كردن براى هيچ امر كوچكى را، به خاطر كوچك بودنش رها نكنيد، زيرا حاجتهاى كوچك نيز به دست همان كسى است كه حاجتهاى بزرگ به دست اوست.»( كليني، محمد، اصول كافي ، ج2، ص467، ح6) . آمده است ، لازم دانستیم در حد توان و وسع در این رساله به موضوع ارزشمند دعا و ریز موضو ع های مرتبط با آن بپردازیم .به طور مثال از جمله موارد مورد بررسی :
1 – واژه شناسی: که در این فصل سعی شده هم معنای لغوی و هم معنای اصطلاحی دعا را به طور دقیق و جامع مطرح کنیم . علاوه بر آن به موضوعات جداگانه ای در این فصل پرداخته شده است .
2 – جایگاه دعا ؛ در آن اهمیت موضوع دعا و جایگاه آن در اسلام و سایر ادیان بیان شده است .
3- دعا و خواست الهی ؛در این فصل اصل دعا کردن مورد بررسی و ارتباط آن با خواست و اراده الهی روشن می شود و مشخص می شود که هیچ گونه تضادی با هم ندارند .
4 – فوائد دعا ؛ این فصل عهده دار بیان آثار دعا کردن در زندگی هر فرد است .
5- راز تأخیر استجابت ؛ در این فصل علل و عوامل تأخیر دعاهایمان مشخص می شود .
6 – آداب و شرایط و فوائد دعا؛ که از نامگذاری آن به وضوح آشکار است که به چه مطالبی پرداخته ایم .
7- موانع استجابت؛ در این فصل به علل و عواملی که مانع از برآورده شدن دعاهایمان می شود ، پرداخته ایم .
کلید واژ ه :
دعا، استجابت، موانع دعا، آثار دعا، آداب دعا، نیایش، خدا .
مقدمه
گل از گل ، شبنم از شبنم نروید
اگر عطر ولایت را نبوید
پر از عطر دعا آیینه ها مان
مفاتیح الجنان شد سینه ها مان
به راستي آحاد بشر، عروسك‌هايي را مي‌مانند كه غافل از خويشتن خويش روزگاري محدود را لابه‌لاي تنيده‌هاي زندگي مادي سپري مي‌كنند، بي‌آن‌كه حتي لحظه‌اي در انديشه‌ي چراها، چگونه‌ها و بايدها نيز سير نمايند. احساس سردرگمي و از هم گسيختگي افكار و پوچي‌هاي ناشي از دور شدن از فطرت و نهاد اصيل، بيشتر از پيش انسان‌ها را دچار انواع درهم ريختگي فكري و مشكلات و مصائب روحي و رواني ساخته است.هم اكنون بشر دريافته است كه بازگشت به معنويت و نيز دنياي درون خويش و ارتباط با خداوند جاودانه‌ و ارزش‌هاي اصيل بشري، تنها نجات‌بخش وي از هياهو و جنجال‌هاي ساخته‌ي دست خودش است و مي‌تواند به اين عوامل چون سپر و سلاحي عليه استرس و فشارهاي روحي و رواني چون اضطراب و ساير معضلات بنگرد و از آن‌ها بهره جويد. بنابراين مذهب، و نيايش و ارتباط با خالق هستي راهي است كه بشر مي‌تواند با توانايي‌هاي عميق نسبت به مبارزه با مشكلات زندگي و غيره فائق آيد.از طرفی ارزش و منزلت دعا تا حدی است که خداي سبحان در مورد آن فرموده است : (قُل ما يَعبؤُا بِكم رَبِّي لَولا دُعاؤكُم)؛(1)يعني بگو اگردعاي شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايي به شما نمي‌كند. و در برخي روايات آمده: هر عمل عبادي اندازه و حدّي خاص دارد، مثلاً نماز در شبانه‌روز پنج مرتبه تعيين شده، روزه يك ماه رمضان، و حج يك بار در عمر، زكات نصاب خاصي دارد و مانند آن، امّا براي دعا حدّي معين نشده.لذاست که نگرشی دوباره و جدید به مسأله دعا و پاسخگویی به شبهات مرتبط با آن می تواند راهگشای بهتری برای ارتباط شفاف تر و رساتر با خداوند متعال، برای بسیاری،( به خصوص نسل جوان ) باشد.از این جهت است که پرداختن به این موضوع دارای اهمیت ویژه ای می باشد .در راستای این موضوع علاوه بر منابع و کتاب های اصلی ما ، مقالات و کتاب ها ارزشمندی موجود می باشد که برخی از آنها به صورت اختصاصی به این موضوع پرداخته اند و برخی دیگر ضمن مباحث جداگانه ای به موضوع دعا پرداخته اند . از جمله آنها : کتاب زیبا و دلنشین (عدة الداعی ) اثر گوهر بار عالم فرزانه ابن فهد حلی (رحمة الله علیه )، ( ارشاد القلوب ) اثر عالم فرزانه ابی الحسن دیلمی، (رساله نورعلی نور در ذکر و ذاکر و مذکور ) اثر عالم فرزانه آیت ...حسن زاده آملی (دامت براکاته )،( اسرار عبادات ) اثر عالم فرزانه آیت ... جوادى آملى (دامت براکاته)، مفتاح الفلاح، فلاح السائل، قوت القلوب، منهاج العارفین و ... . ولی هر کدام این کتاب ها جدایی از تمام مزایای آن ها دارای ضعف های اندکی از جمله سنگین بودن کلمه ها و ناراسا بودن مطالب ، قلمی دور از ادبیات امروزی ما ، طولانی بودن آنها و ... نیز می باشند که ما در این رساله اندک سعی در برطرف کردن آن ها داشته ایم. ( و این بدان معنی نیست که این رساله خالی از هر گونه خلل و ایرادی است ).اما درباره دعا و نیایش با آن همه نکته ها و گفته های گرانبار از بزرگان ، پرسش ها و شبهات بسیاری وجود دارد که سعی شده است به صورت دقیق و نگاهی تازه مورد بررسی قرار گرفته شوند . از جمله :دعا چیست ؟دعا کردن چه اهمیتی دارد و در دین عزیز اسلام دارای چه جایگاهی است ؟شرایط اجابت دعا ها چیست ؟ برای اجابت سریع تر و بهتر چه باید کرد ؟اگر ( ادعونی استجب لکم )، بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را صحت دارد ، پس علت تأخیر ها یا عدم اجابت برخی دعا ها چیست ؟اگر آن همه سخن از تأثیر دعا و سرعت اجابت از سوی خدا حقیقت دارد ، پس چگونه است که ما سالهای بسیاری است خواسته ای داریم اما هر چه بیشتر طلب می کنیم ، کمتر اثر می یابیم ؟اگر شب های قدر ، قلم تقدیر سرنوشت یک ساله ما را رقم می زنند ، پس دعاهای ما در طول سال و ارتباط روزانه یا لحظه به لحظه با خداوند متعال چه تأثیری دارد ؟ آیا اجابت دعا باعث تغییر در تقدیر یا علم خداوند نمی شود ؟ !( مصلحت نبودن ) اجابت دعاها ، باعث کندی و کاستی ما در دعا ودرخواست ازپروردگار نمی شود ؟و دیگر سوالات فراوان و مختلفی از این قبیل که ما اندکی از آنها را در این رساله جمع آوری کرده ایم .مقاله پیش روی شما سعی کرده است تا حد توان پاسخگوی پرسش هایی نظیر پرسش های فوق را داشته باشد، امید است مورد رضایت شما و مقبول درگاه باری تعالی قرار گیرد .
فصل اول:واژه شناسی

معنای لغوی دعا

1 - دعا به معنای ( خواندن ) ، ( حاجت خواستن ) و ( مدد گرفتن ) است که ترجمان ایمان و عبادت و توجه به پروردگار و در خواست خواسته های خود از اوست. (2)
2 - گاهی مطلق ( خواندن ) یعنی ( دعوت ) منظور است چون سخن حضرت نوح (علی نبینا و آله ) که به پروردگار خود عرض کرد : ( فَلَم یَزِدهُم دُعائِی اِلاّ فِرَاراً)؛(3) اما دعوت من چیزی جز فرار (از حق ) بر آنان نیفزود . و زمان دیگری ( خواندن ) معنای دعاست .
3 - دعا در لغت به معني صدا زدن و به ياري طلبيدن است(4) .به معنای خواندن(5) ، درخواست انجام دادن کار و حاجت خواستن است . راغب اصفهانی در مورد تفاوت دعا با ندا می گوید : ندا با الفاظی همچون (یا ) ، (أیا) و نظایر آن ها ادا شده و مخاطبی به آن ضمیمه نمی شود در حالی که دعا در جایی به کار می رود که نام مخاطب برده شود، هر چند ممکن است این دو و این به جای یکدیگر به کار روند(6) اما ابوهلال عسگری می گوید :دعا می تواند با صدای بلند یا کوتاه باشد اما ندا با آواز بلند است .

معنای اصطلاحی دعا

1 - معنای لغوی آن یعنی درخواست و طلب لحاظ شده با این تفاوت که اولا مخاطب دعا در معنای لغوی عام است و شامل خدا و بنده می شود درحالی که مخاطب دعا در مفهوم اصطلاحی تنها خداوند متعال است ؛ ثانیاً درمفهوم لغوی دعا کرنش و خضوع دعا کننده لحاظ نشده است اما در مفهوم اصطلاحی دعا ، خضوع در برابر خداوند لحاظ شده است .بر این اساس می توان گفت : دعا در اصطلاح شرعی به معنای روی آوردن به خداوند و در خواست از او با حالت خضوع وکرنش است(7) .
2 - در اصطلاح اهل شرع، گفت‌وگو كردن با حق تعالي، به نحو طلب حاجت و درخواست حل مشكلات از درگاه او و يا به نحو مناجات و ياد صفات جلال و جمال ذات اقدس اوست.(8)

رابطه دعا و توسل :

خداوند نسبت به همه موجودات احاطه و چیرگی دارد و از آن ها به خودشان نزدیک تر است به فرمایش قرآن مجید خداوند از شاهرگ به انسان نزدیک تر می باشد(9) . پروردگار بدون هیچ واسطه ای نجوا و دعاهای پنهان و آشکار مردم را می شنود . امام علی (علیه السلام) می فرماید : خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده ، که حجاب و فاصله باشد و تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری(10).اما تمسک به واسطه ای تأثیر گذار نزد خدا در حالت دعا از نظر اسلام پسندیده و مطلوب است ، به طوری که می توان توسل را یکی از آداب دعا دانست . قرآن مجید می فرماید : (ولله الاَسماء الحُسنی فَادعُوه بِها ) برای خداوند نام های نیکو است پس با آن ها خدا را بخوانید(11) .امام صادق (علیه السلام) فرمود : به خدا قسم ما اسماء حسنی هستیم(12) . از این رو در دعاهای وارده از معصومان کم تر دعایی پیدا می کنیم که در آن توسل نباشد و در اول یا وسط یا آخر دعا صلوات بر پیغمبر و آلش دیده نشود . امام صادق (علیه السلام) می فرماید : کسی که حاجتی از خدا می خواهد آن را با صلوات آغاز نماید ، سپس حاجتش را مطرح کند و بعد با صلوات بر محمد و آلش تمام کند . خدا کریم تو از آن است که دو طرف دعا را قبول کند اما دعای وسط ( در خواست دعا کننده ) را رها سازد(13). همین حدیث خود بیان گر این است که خداوند متعال دوست می دارد به بهانه های مختلف بنده ی او با خودش تکلم نماید و در خواست هایش را مطرح کند و اگر بنا داشت اجابت دعا نکند، راه و روش اجابت را به ما نمی آموخت . ( البته ضوابط دعا کردن و آداب آن خواهد آمد ).طبق بعضی از روایات ، پیامبران بزرگ نیز در دعای خود از توسل استفاده می کرده اند . رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند :آدم (علی نبینا و آله) برای توبه خود و نوح(علی نبینا و آله) برای نجات از غرق شدن و ابراهیم (علی نبینا و آله) برای رهایی از آتش و موسی( علی نبینا و آله ) برای غلبه بر ترس در دعای خود می گفتند : ( اَللهُمّ اِنّی اَسألُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد ) سپس حاجت خود را بیان می کردند(14) .
توضیح اصطلاحات مرتبط با دعا(15)
مردمان یک چند از تقوا و دین راندند کار
زین پس اندر عهد ما نه پود مانده است و نه تار
باز یک چندی به ( رغبت )بود و ( رهبت ) بود کار
ور متابع خواهی ای دجال یک ره سر برآر(16)

رغبت :

حالتی است که درآن کف دو دست پیداست و به سوی آسمان بلند می کنیم و نگاه می داریم .

رهبت :

آن دست که پشت دستهایمان را به سوی آسمان بلند می کنیم .

تضرع :

اشاره با انگشت سبابه و حرکت دادن آن به چپ و راست هنگام دعا.

ابتهال :

بالا بردن دو دست هنگام دعا و کشیدن آن به طرف آسمان و بیان خواسته ها .

تبتل :

دعا کردن با انگشت سبابه چپ است که با آن اشاره می کنیم به طرف بالا و پایین حرکت می دهیم (وَاذکُرِ اسمَ ربِّکَ و تَبَتَّل اِلیهِ تَبتیلا ) یاد کردن اسم پروردگارت را و تنها به او بپرداز(17)
از مقامات تبتل تا فنا
پله پله تا ملاقات خدا(18)

استعاذه :

پناه بردن به خداوند درخواست حاجات خود از اوست به گونه ای که کف دستان خود را به نشانه ی تنهایی و بی کسی رو به قبله قرار می دهیم .

مسألت :

نوعی خضوع و خشوع خاص در ارایه ی نیاز و درخواست حاجات است که چونان مستمندان و فقیران خود را نیازمند حقیقی و خداوند را توانند واقعی می دانیم واز حضرت حق در خواست کمک می نماییم.
نسبت به شأنت از من ناید اگر دعایی
گویم همین که عالم یک سر مسخّرت باد
هر جوشنی که شب ها من ازدعا بسازم
روزی که فتنه بارد چون جامه در برت باد(19)
فصل دوم :جایگاه دعا

جایگاه دعا در اسلام

از جمله عوامل مؤثر در تهذيب نفس، صفاي باطن و رسيدن به كمال و قرب حق، دعا و نيايش به درگاه خداي سبحان است. دعا و نيايش، پيوند انسان را با خداي يكتا، برقرار نموده و موجب پرواز روح به سوي ملكوت و فضاي معطر معنوي و عرفاني مي شود. لذا در فرهنگ اسلامي( به خصوص فرهنگ ناب شیعه ) ، از جايگاه و منزلت خاصي برخوردار و مورد تأكيد و سفارش قرارگرفته است به گونه ای که در سایر ادیان به این مقوله مهم به مانند اسلام پرداخته نشده است.برای نمونه به جلوه هایی از اهمیت دعاو جایگاه آن در اسلام می پردازیم :
بارزترين و روشن‌ترين (جلوه اهميت دعا )ست ، که در كلام گهربار پيامبر(صلوات الله علیه و آله و سلم ) تجلي يافته است آنجا كه فرمود: انسان مؤمن شبانه‌روز خود را بايد چهار قسمت كند، يك بخش آن را به (دعا) و مناجات و راز و نياز اختصاص دهد، و يك بخش آن را به امرار معاش در نظر گيرد، در بخش سوم به ديدار دوستان صالح خود برود و در بخش چهارم به لذت‌هاي حلال بپردازد. اين تقسيم نشان دهنده اهميت دعاست و اينكه بنده دعا و مناجات را به درگاه خدا اختصاص دهد.
قرآن مجید می فرماید: (قُل ما يَعبؤُا بِكُم رَبّي لَولا دُعاؤكُم ؛ بگو پروردگار من به شما اعتنایی نمی کند اگر دعای شما نباشد )(20) یعنی اگر مردم به دعا نپردازند هدف معقول برای آفرینش آنان نیست .
ائمه معصومين در مواردي (دعا كردن) را بر قرآن خواندن ترجيح مي‌دادند. مردي خدمت امام باقر (علیه السلام) شرفياب شد و سؤال كرد اي پسر پيامبر! (زياد دعا خواندن برتر است يا زياد قرآن خواندن؟)(21)، امام پاسخ داد: (زياد دعا كردن بهتر است)، سپس امام (علیه السلام) فرمود: به دليل آنكه قرآن مي‌فرمايد: (يا رسول‌الله، بگو به ياران اگر اين دعا و راز و نيازها نباشد خدا تفضل خود را از شما دريغ مي‌دارد).از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد : زیاد قرآن خواندن افضل است یا زیاد دعا کردن ؟ فرمودند : دعا خواندن . آیا نشنیدی که خدا می فرماید اگر دعای شما نباشد خدا به شما اعتنایی نمی کند(22) . بهترین دلیل به برتری دعا بر سایر عبادات دستوری است که برای دعای روز عرفه وارد شده است ؛ با وجود اهمیت روزه در روز عرفه فرموده اند : هرگاه کسی به واسطه ضعف نتواند دعاهای این روز را بخواند افضل این است که افطار کند و دعا را بخواند(23) .
از دعا به عنوان وسیله ی دفاعی و سلاح یاد شده است امام رضا (علیه السلام) به یارانش فرمود از سلاح انبیاء استفاده کنید . گفتند: سلاح انبیاءکدام است ؟ حضرت فرمود : دعا(24).
یکی از مسائلی که اهمیت و جایگاه دعا را می فهماند ، روایاتی است که در آن از دعا به عنوان شاخص و ملاک امتیاز مؤمن در روز قیامت یاد شده است . پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله و سلم )می فرمایند : دو مرد وارد بهشت می شوند که هر دو کردارشان یکسان است ولی یکی از آن ها رفیقش را بالاتر از خود می بیند ، می پرسد خدایا ! چه شد با آن که عمل ما یکسان بود ، او را برتر قرار دادی ؟ خداوند می فرماید : او از من در خواست کرد و تو دعا نکردی و نخواستی(25).امام راحل (ره) پيرامون اهميت دعا مي فرمايد:(همه خيرات و بركات از همان دعا خوان هاست حتي آن ها كه به طور ضعيف دعا مي خوانند و ذكر الله مي گويند به همان اندازه كه طوطي وار در آن ها تاثير كرده بهتر از آنهايي هستند كه ترك دعا كرده اند. نماز خوان و لو اين كه مرتبه نازله اي داشته باشد از نماز نخوان، بهتراست، آري همين دعا خوان ها و همين كساني كه به ظواهر اسلام، عمل مي كنند. يا پرونده جنايت ندارند يا پرونده جنايتشان، نسبت به ديگران كمتر است، همين دعا خوان ها در نظم اين عالم دخالت دارند، دعا را نبايد از بين اين جمعيت، بيرون برد جوان هاي ما را نبايد از دعا منصرف كرد(26).استاد مرتضى مطهرى(ره) نیز پیرامون اهمیت دعا از دیدگاه اولیاء الهى گویند: (اولیاء خدا هیچ چیزى را به اندازه دعا خوش نداشتند همه خواهش‏ها و آرزوهاى دل خود را با محبوب واقعى در میان مى‏گذاشتند و بیش از آن اندازه كه به مطلوب‏هاى خود اهمیت مى‏دادند به خود طلب و راز و نیاز اهمیت مى‏دادند، هیچ گونه احساس خستگى و ملامت نمى‏كردند.)(27)

وجود دعا در ادیان دیگر
 

رسالت اديان الهي سعادت انسان در دنيا و آخرت است و اين سعادت فقط در پناه ارتباط با مالك حقيقي ميسر است و از آنجا كه دعا وسيله ارتباط بنده با خالق و پروردگار خويش است بنابراين در همه اديان الهي، پيامبران هم خود به درگاه خداوند دعا مي‌كردند و هم اين وسيله تقرب را به مردم مي‌آموختند، چنان چه در انجيل لوقا آمده است: (و هنگامي كه او - مسيح - در موضعي دعا مي‌كرد، چون فارغ شد، يكي از شاگردانش به وي گفت: خداوندا دعا كردن را به ما تعليم نما، چنان چه يحيي شاگردان خود را بياموخت.)(28) همچنين مسيح وقتي شاگردان خود را در خواب ديد(به ايشان گفت براي چه در خواب هستيد، برخاسته دعا كنيد تا در امتحان نيفتيد.)(29) به جز قرآن كريم در كتب، آسماني ديگر، نيز مساله دعا بيان شده است كه به چند نمونه از آن اشاره مي‌شود:

دعا در دين يهود
 

(اي خداوند خداي ما، ميل و رضاي تو بر اين تعلق گيرد كه به ما عمري دراز عطا فرمايي، عمري مشحون از صلح و سلامت پر از نيكي و رحمت و ... ،عمري كه در آن خجالت و شرمندگي يافت نشود، عمري توام با ثروت و عزت و سعادت كه در آن ترس از تو دل و جان ما را پركند، اي خداوند خداي ما، ميل و رضاي تو بر اين تعلق گيرد، كه در دل هيچ انساني كينه و دشمني عليه ما وارد نشود و كينه و عداوتي عليه هيچ انساني بر دل ما نگذارد.)(30) وقتي كه دعا در باور شخصي ربوبيت حق جاي گرفت و با عمق جان خود تنها او را همه كاره يافت و چشم اميد از غير او بست به ناچار حوائج خود را نيز فقط از او مي‌طلبد، ايمان به عالي‌ترين وجه هنگام دعا كردن و نماز خواندن جلوه‌گر مي‌شود. زيرا تنها آن كس كه به خدا و به علاقه او نسبت به آفريدگارش صميمانه ايمان دارد، به حضور پروردگار دعا مي‌كند و حاجات خود را از او مي‌خواهد.دعا كردن و نماز خواندن تنها به معني الحاح براي رفع حاجات شخصي نيست، دعا در حقيقت عبارتست از رابطه‌اي صميمانه بين آفريدگار و آفريده، كه انسان بوسيله آن از اعماق قلب با خالق خويش سخن مي‌گويد.(31) از اين رو، دعا و نماز هم به درگاه خداوند مقبول و خوش‌آيند است، و هم به انسان كمك مي‌كند تا غم را از دل بزدايد و بار روح را سبكتر سازد حتي گفته شده است: (ذات قدوس متبارك مشتاق شنيدن دعا و نماز عادلان و نيكوكاران است). دعا و نماز نيكوكاران به پارو تشبيه شده است(32) چرا؟ چون همانطور كه پارو محصول را زير و رو كرده و آن را از جايي به جاي ديگر منتقل مي‌سازد، به همان ترتيب دعا و نماز عادلان و نيكوكاران خشم و غضب ذات قدوس متبارك را به رحمت مبدل مي‌كند.(33) براي آنكه دعاي انسان اجابت شود، نه تنها بايد دعايي صميمانه باشد و از اعماق قلب برخيزد، بلكه كسي كه دعا مي‌كند و نماز مي خواند بايد شايستگي آن را داشته باشد كه دعايش مستجاب ‌شود.(هر آن كس كه رضايت خدا را بجا مي‌آورد، و قلب خود را در وقت نماز خواندن و دعا كردن با نيت كامل متوجه او مي‌سازد دعايش مستجاب مي‌شود.)(34) (هر آن كس كه ترس خدا در دل اوست، سخنانش شنيده مي‌شود ( و دعايش مستجاب مي‌گردد)).(35) لكن هيچكس نبايد از ترس اينكه دعايش پذيرفته نشود، از خواندن نماز خودداري كند، بلكه بايد پيوسته به دعا كردن و نماز خواندن ادامه دهد. (اگر انسان مي‌بيند كه نماز مي‌خواند و دعا مي‌كند اما دعايش مستجاب نمي‌شود، بايد بار ديگر به دعا بپردازد).(36) انسان نبايد هنگام دعا به خود بيانديشد بلكه بايد در عين حال به فكر همنوعان خود و احتياجات آنان نيز باشد. هر آن كس كه مي‌تواند براي همنوعش دعا بخواند و جهت وي طلب رحمت و آمرزش نمايد و اگر اين كار را نكند، گناهكار خوانده مي‌شود.(37) چنانكه گفته شده است: (و اما من، حاشا از من كه به خداوند گناه ورزيده و از دعا كردن براي شما خودداري نمايم).(38)هر آن كس كه براي همنوع خود دعا مي‌كند و جهت او طلب رحمت مي‌نمايد، هنگامي كه خود او در نياز همان چيز باشد، نخست به خود او جواب داده مي‌شود و خود اول نجات مي‌يابد.يكي از دانشمندان يهود دعاي زير را نوشته تا به هنگام شروع سفر كه در روزگاران پيش خطرات فراوان در برداشت خوانده شود: (اي خداوند خداي من، ميل و رضايت تو چنين باشد كه مرا به سلامت روانه كني، گامهاي مرا به سلامت هدايت فرمائي، از روي لطف تكيه گاه و محافظ من باشي و مرا از دست هر دشمن و كمين كننده‌اي در راه نجات بخشي و ...) لكن يكي از همكاران آن دانشمند درباره متن اين دعا اعتراض كرد و گفت: (انسان بايد هميشه خود را با جماعت شريك بداند. پس دعاي سفر را چگونه بايد بخواند؟ بدين صورت كه: اي خداوند خداي ما، ميل و رضايت تو بر اين تعلق گيرد كه ما را به سلامت روانه كني و غيره. و دعا را بايد بصورت جمع بخواند و نه به صورت انفرادي. (39)

دعا در دين مسيحيت

(خداي خود را شكر مي‌كنم و پيوسته تو را در دعاهاي خود ياد مي‌آورم، چون كه ذكر محبت و ايمان تو را شنيده‌ام كه به عيسي خداوند و به همه مقدسين كه داري، تا شراكت ايمانت موثر شود در معرفت كامل هر نيكويي كه در ما است براي مسيح عيسي. زيرا كه مرا خوشي كامل و تسلي رخ نمود از محبت تو از آنرو كه دلهاي مقدسين از تو اي برادر استراحت مي‌پذيرد).(40) در انجيل آمده است كه: (هنگامي كه او - مسيح- در موضعي دعا مي‌كرد چون فارغ شد، يكي از شاگردانش به وي گفت: خداوندا، دعا كردن را به ما تعليم نما، چنانكه يحيي به شاگردان خود آموخت) پس عيسي به شاگردانش گفت: (هرگاه دعا كنيد، گوييد: اي پدر ما كه در آسماني، نام تو مقدس باد. ملكوت تو بيايد. اراده تو چنانكه در آسمان است در زمين نيز گرده شود. نان كفاف ما را روز به روز به ما بده و گناهان ما را ببخش زيرا كه ما نيز هر قرضدار خود را مي‌بخشيم و ما را در آزمايش مياور، بلكه ما را از شرير رهايي ده.)(41) بطور كلي آنها (مسيحيان) گفتگو با خدا و ستايش و پرستش او را بطور عادي و روزانه در وقت و بي‌وقت انجام مي‌دهند و دعا قسمتي از زندگي آنهاست . اين دستور پولس رسول كه (پيوسته دعا كنيد)(42) عميقاً بر شرق مسيحي تاثير گذاشته است.(43) مسيحيان بخصوص ارتدوكس‌ها نيايش خاصي در منزل نيز دارند، رسم انجام نيايش‌هاي خانوادگي، گرچه نسبت به گذشته كمتر عموميت دارد، اما در دنياي ارتدوكس معاصر هم باقي است. در خانه هر ارتدوكس به طور سنتي كنج يا تاقچه‌اي براي شمايل وجود دارد كه در جلوي آن چراغي روشن است. عود به كار مي‌رود و دعاهاي خانوادگي خوانده مي‌شود: در اينجا، همانند كليسا، نيايشگر ارتدوكس مفهوم (ملكوت روي زمين) را احساس مي‌كند. از طريق دعاهاي ويژه خانه، مزرعه، محصول، رمه گاو و گله‌ها، سلسله نيايشهاي سال مسيحي تماماً با زندگي اهل خانه و چرخه كشاورزي زمين پيوند خورده است. كتاب نيايش‌ها(44)در بردارنده نيايشهايي است براي بذرافشاني، خرمن كوبي و .... و حتي تميزكردن كوزه‌ها.(45)
جایگاه متمایز و والاتر دعا نزد تشیع
اما در ميان مذاهب اسلامي، مذهب تشيع به دليل چند ويژگي خاص، براي دعا مكانت بالا و والاتري در نظر گرفته است.
1- يكي از اختصاصات تشيع، ‌پذيرش امر بين الامرين در بحث جبر و اختيار است كه بر اساس آنها هيچ نيرويي، در فعل خود استقلال ندارد و اراده خدا در همه افعال جاري است. و روشن است كه اگر، ‌قدرت الهي در همه حركات عالميان مؤثر باشد، طلب از او نيز در تمام اعمال خرد و كلان انسان، محل ظهور مي‌يابد و لذا پيامبر اسلام ( صلي الله عليه و آله) فرموده‌اند كه حتي اگر بند كفشتان پاره شد براي حل اين مشكل نيز از خدا كمك بگيريد.(46)
2- ويژگي ديگر تشيع، اعتقاد به اماماني است كه مظهر انسان كاملند، وبيش از همه خدا را مي‌شناسند و چنان كه در روايت آمده، هر كس خدا را بيشتر بشناسد، مسألت و دعاي او نيز بيشتر خواهد بود.(47) اهل بيت (عليهم السّلام ) نيز بيش از همه اهل دعا بوده‌اند، چنان كه امير المؤمنين (عليه السّلام ) را دعّاء يعني بسيار دعا كننده خوانده‌اند(48)همين صفت براي حضرت ابراهيم نيز در روايت ذكر شده است. دعاهاي اهل بيت (عليهم السّلام) از آنجا كه از جان پاك وصال يافته‌اي ناشي شده‌اند، بسي عميق‌تر از دريافت‌هاي يك انسان عادي است، و لذا سرشار از مضاميني است ناب، كه در تمامي عرصه‌هاي مورد نياز، انسان تشنه معرفت را سيراب مي‌كند. دعا در مكتب ايشان، فقط خواستن حاجات نيست، بلكه گفتگويي بي‌حجاب با رب العالمين است. و در ضمن آفريده‌اي است از عقايد ناب و عرفان خالص. صحيفه سجاديه، دعاهاي زيباي امير المؤمنين همچون كميل و صباح و... مناجات عرفه امام حسين (عليه السّلام ) و ... همه گنجينه‌هاي درخشان معرفت و محبت الهي است. اين تراث عظيم شيعي به محبين اهل بيت (عليهم السّلام ) رسيده است، در حالي كه ساير مذاهب اسلامي (متأسفانه)، خود را از اين منبع فيض محروم كرده‌اند.
3- علاوه بر آن شيعه به دليل پذيرا شدن فشارها و رنجها و محروميت‌هاي فراوان در طول تاريخ پرنشيب و فراز خود، به دليل نداشتن هيچ مأمن و هيچ سلاحي براي مبارزه، بيش از سايرين به دامان دعا چنگ زده است چرا كه دعا سلاح مؤمن است .(49)
نتيجه آن كه دعا در ذات هر انساني نهفته است، اما هرچه به توحيد ناب نزديك‌تر شويم، دعا اوج بيشتري مي‌گيرد، تشيع توحيد ناب است، و لذا دعا نيز در اين مكتب، جايگاهي متمايز و والاتر از ساير مكاتب و مذاهب به خود اختصاص داده است كه عبارات پرمحتوا، نوراني ، الهي، عارفانه و گرايش خاص همگان به اين ادعيه‌ها بهترين دليل گوياي اين مدعا است.
فصل سوم :آیا دعا مخالفت با اراده الهی است؟
آیا دعا و درخواست انسان نوعی مخالفت با ارادۀ الهی و خواستن خدا محسوب نمی شود ؟؛ آیا شیوه ای نادرست و مخالف با مقام رضا و تسلیم بندگان و صالحان نیست ؟
چون دعای امر کردی عجاب
این دعای خویش را کن مستجاب
دیده را نادیده خود پنداشتم
باز زنبیل دعا برداشتم!
ای اخی دست از دعا کردن مدار
با اجابت یا رد اویت چه کار؟(50)
پرسشی از دیر زمان برای بسیاری از صاحب نظران مطرح بوده آن است که : اگر خداوند هر آنچه مصلحت بندگان خویش بداند ، انجام می دهد و منتظر دستور و فرمان کسی نمی ماند ، چرا ما طبق دلخواه و احساس خود هر ساعت از او چیزی در خواست می کنیم ؟؛ آیا این روش ، دخالت در کار خدا و مصلحت اندیشی او نخواهد بود ؟دعا نوعی (موافقت) با خواست و اراده الهی است که با (دستور و فرمان) پروردگار صورت می پذیرد. او خود چنین درخواستی از بندگان نیک نهاد خویش نمودتا با یک گام (خواستن) به سر منزل (توانستن) دست یابند.(ادعونی استجب لکم).در پرتو دعا هر یک از ما قابلیت مبارکی برای تحصیل سهم بیشتری از فیض دعا و درخواست بندگان ، تعارض و تناقضی با خواست خداوند ندارد و از آن سو ، با رضا و تسلیم تضادی نخواهد داشت، بلکه نوعی کامل و تکامل در برابر خداوند و تسلیم نسبت به قوانین آفرینش است و در یک نگاه توجه قلبی و حقیقی به پروردگار و دریافت استعداد و شایستگیِ افزون تر نسبت به مواهب الهی و تنظیم مسیر زندگی در راه رشد و شکوفایی بندگی است.امام صادق (عليه السلام) با نگاه به نور نشسته خویش به آثار پیدا و پنهان دعا نگریسته و می فرماید :( انَّ عِندالله عزَّوَجَل مَنزِلَةٌ لا تَنالُ اِلّا بِمَسأَله و لَو اَنَّ عَبداً سَدّ فاه وَ لَم یَسأل ، لَم یَعطِ شَیئاً فاَسأل فَقط ، اِنَّه لَیسَ مِن بابٍٍ یَقرعُ اِلا یُوشَک اَن یَفتَحَ لِصاحِبه )؛(51).همانا نزد خداوند مقامی است که جز با دعا و تقاضا نمی توان به آن رسید و اگر بنده ای دهان خود را از دعا فرو بندد و چیزی تقاضا نکند ، چیزی(نیز) به او داده نمی شود ، پس از خدا بخواه تا به تو عطا شود چرا که هر دری را بکوبید و اصرار کنید ، سرانجام گشوده خواهد شد.آری از یک سو حفظ مصالح بندگان در تأخیر اجابت یا عدم اجابت دعاها ، نکته ایست که از شرایط اصلی دعاهاست اما از سوی دیگر دعوت بندگان به خواندن و درخواست ، نیز از شرایط بنیادین بندگی است تا از آثار و متعدد آن همچون فردی ، اجتماعی ، تریبتی ، روانی ، اعتقادی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی آشکار شود و این راه قرب به پروردگار و دوری از بن بست های زندگی که باعث یأس و افسردگی است ، همیشه روشن و برقرار باشد. زیرا دعا کردن و توفیق این عمل آسمانی باعث شرافت و منزلت انسان است و لطف خاص خدا به بندگان خود زمینه ساز سخن گفتن ما با او شده است ، این توفیق باعث سعادت و نیکبختی می شود . امام سجاد (عليه السلام) به پیشگاه حضرت حق می فرماید :(پروردگارا بزرگترین نعمتی که به ما داده ای توفیق دعاست و ارزشمند ترین اذنی که به ما عطا کرده ای سبب صحبت و گفت و گوی ما با تو شده است که اگر امر و اذن خودت نبود من هیچ گاه جرأت نمی کردم تو را بخوانم.)(52) این ارتباط ارتباط شیرین و دلنشین سبب سخن پر مهر خداوند به حضرت موسی (علی نبینا و آله) است که:(ای موسی!هرچه را حاجتمندی و نیاز داری از من بخواه؛ حتی علف گوسفند ونمک خمیرت را.)(53) روزی در محضر حضرت رسول خدا (صلوات الله علیه و آله و سلم ) سخن از درخواست بندگان از خداوند سبحان شد ، پیامبر (صلوات الله علیه و آله و سلم ) با اشاره بدان فرمود:(اِذا سَألت فَاسأل الله وَ اِذا استعنت فَاستَعِن بِالله عَزَّوَجَل ... .)هنگامی که چیزی خواستی و درخواستی داشتی ، ازخداوند بخواه و زمانی که طلب کمک کردی ، از او بخواه ، زیرا پروردگار متعال دارای علم و آگاهی به آنچه اتفاق افتاده و خواهد افتاد است.اگر تمامی مردم در صدد کمک رسانی به تو باشند ، اما اراده و خواست خدا نباشد ،نمی توانند و هرگاه بخواهند ضرر و زیانی به تو رسانند و خداوند نخواهد ، باز هم نمی توانند.(54) (پس تنها به درگاه او برو و از خدای خویش کمک بخواه.)ارج و اهمیّتی اینچنین در دعا گفتن موجب گردیده که امیر مؤمنان علی (عليه السلام) (محبوب ترین اعمال) را نزد خداوند متعال روی زمین (دعا) معرفی کند و پور عزیز آن حضرت امام صادق (عليه السلام) ، امام علی (عليه السلام) را مردی (دَعّا)، یعنی بسیار دعا کننده بداند.(55) از آن سو دعا را (کهف الاِجابَه) یعنی پناهگاه و منزلگاه امن و وسیع اجابت توصیف کنند که به واسطۀ چنین ارتباط آسمانی ، خداوند قضای حتمی و مستحکم خود را به نفع بنده خویش تغییر می دهد.! و چنان تأثیری بر آن وجود دارد که چونان لبه تیز شمشیر ، برنده خواهد بود.(56) خوشبخت و خرسند کسانی هستند که همیشه و هر جا دل به یاد و نام خدای خویش سپرده اند و پس از استجابت دعا ، باز هم در خانه خدا را رها نمی کنند و هرگز ارتباط معنوی و عبادت خویش را مشروط به اجابت دعاهای خود را نمی نمایند.اینان دعا را (درخواست) می دانند نه (دستور)! و توفیق تضرّع و ناله ،اصرار و التماس در محضر خداوند را بهترین نشانۀ اجابت می شمارند.این بینش بالنده ، زمینه ساز سخن رسول خدا (صلوات الله علیه و آله و سلم ) بود که به اصحاب خود فرمود :آیا شما را از بخیل ترین ، عاجزترین و جفاکارترین و دزدترین افراد اگاه کنم ؟اصحاب که شیفته دانستن شده بودند ، رو به آن حضرت کردند و اشتیاق خود را اظهار کردند .پیامبر اکرم (صلوات الله عليه و آله و سلم ) فرمود:بخیل ترین مردم ، کسی است که بر مسلمانی بگذرد و سلام نکند، (در حالی که از یکصد حسنۀ سلام ، نود حسنه از آن سلام کننده است )؛ عاجز ترین انسان ها فردی است که از دعا کردن، التجاء و تضرع به پیشگاه پروردگار عاجز باشد؛ جفا کارترین افراد کسی است که اسم مرا بشنود، اما صلوات نفرستد ؛ دزدترین انسان ها هم کسی است که از نماز خود بدزدد(57) (هنوز ذکر رکوع تمام نشده است، سر از رکوع بردارد.)

پي نوشت ها :
 

1.فرقان/77
2.اصفهانی ، راغب، مفردات ، ص 170 - فراهیدی، خلیل بن سعد، کتاب العین ، ج 2 ص 221 - ابن منظور، لسان العرب ، ج 140 ص 257
3.نوح/ 6
4.المقرى الفیومى، احمد بن محمد بن على ،المصباح المنير، ص16و17
5.فراهیدی ، خلیل بن احمد ، کتاب العین ،ج 2 ص 222 -عسگری ، ابوهلال، الفروق اللغویه، ص 534 - دهخدا ، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج 7ص 960
6.اصفهانی، راغب، مفردات، ص 170
7.خرمشاهی، بهاالدین، دانشنامه قرآن، ج 1 ص 1055
8.المصباح المنير، ص16و17
9. ق / 16
10.نهج البلاغه، نامه 31 ص 531
11.اعراف/ 180
12.طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان،ترجمه آیت الله مکارم شیرازی ج 8 ، ص 367
13.عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ترجمه ی على افراسیابى، ج 7، ص 95
14.وسائل ج 7 ص 1141
15.دیلمی، ارشاد القلوب،ترجمه رضايى، ج‏1، ص 228
16.سنایی غزنوی
17.مزمل/ 8
18.دیوان مولوی
19.دیوان محتشم کاشانی
20.فرقان / 77
21.شفيعي، تزكيه‌النفس، ج1، باب الدعا
22.مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 90، ص 299 اشاره به آیه 77 فرقان
23.مفاتیح الجنان، ترجمه الهی قمشه ای، اعمال روز عرفه از مصباح کفعمی
24.الکافی، ج 2 ، ص 498
25.بحارالانوار، ج 90، ص 302
26.کارل، اکسیس، آئين نيايش، ترجمه علی شریعتی ص 23 و 24
27.مطهرى(ره)، مرتضى، بیست گفتار، ص 286
28.كتاب مقدس،انتشارات ايلام، 1997، انجيل لوقا، باب يازدهم، بند(1)
29.همان، باب بيست و دوم، بند 46، و انجيل متي، باب بيست و ششم، بند 44
30.براخوت، 160، ب،7، دال4
31.ا،كهن، راب، گنجينه اي از تلمود، ترجمه اميرفريدون گرگاني، چاپ زيبا، 1350، ص100
32.كلمه عبري براي پارو (عتر، eter) است و همان حروف ريشه فعل (دعا كردن و نماز خواندن) را دارد.
33.كتاب مقدس، انتشارات ايلام، 1997، يواموت، 64 الف
34.شموت ربا، 3:21
35.برافوت، 6 ب
36.همان، 32 ب
37.ا، كهن، همان، ص 101
38.كتاب اول سموئيل، 23:12
39.براخوت، 29 ب: 30 ال
40.كتاب مقدس، رساله پولس رسول به فليمون، انتشارات ايلام، 1997، آيات 7-4
41.كتاب مقدس، انجيل لوقا، باب11، آيات 4-2
42.رساله پولس رسول به فيليپيان، باب1، آيات 3-11
43.رساله اول پولس رسول به تسالونيكيان، باب5، آيه 17
44. euchologion
45.وير، كاليستوس، (مسيحيت شرقي) ترجمه حميد بخشنده، مجله هفت آسمان، شماره 25، ص 112
46.محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، دار الحديث، ج 2، ص 872، از چاپ چهار جلدي
47.همان، ج 2، ص 869، الامام علي ( عليه السّلام) اعلم الناس بالله سبحانه، اكثرهم له مسأله
48.همان، ج 2، ص 869، الامام علي ( عليه السّلام) اعلم الناس بالله سبحانه، اكثرهم له مسأله
49.حلی، ابن فهد ، عده الداعي، ص 12
50.مولوی
51.اصول کافی،ج2،(باب فضل الدّعا و الحث علیه)، ص 338
52.صحیفه سجادیه،ترجمه شیخ حسین انصاریان ،دعای اول( در سپاس و ستایش خدا )
53.المیزان ، ج2، ص45
54.حلّی، ابن مطهر، العددالقویه، ص158
55.اصول کافی، ج2، ص467 و 468
56.اصول کافی، ج2، ص471 ،470، 469
57.وسایل الشیعه ،ج7، ص27- بحار الانوار، ج90، ص294

ادامه دارد